تفاوت میان زندهبودن و زندگیکردن از زمین تا آسمان است و عاملی که مرز بین این دو را مشخص میکند، داشتن هدف است؛ زیرا هدف، معنابخش زندگی خواهد بود. برای اینکه بتوانید کنترل زندگی و سرنوشت خود را در دست بگیرید، باید بدانید:
- تعریف هدف چیست؟
- اصول هدفگذاری کداماند؟
- چطور میتوان از اشتباهات هدفگذاری اجتناب کرد؟
تعریف هدف چیست؟
“هدف” یک نقطه عطف شخصی است که ارزش مادی و معنوی بالایی برای فرد دارد و به همین واسطه، او برای دستیابی به آن مشتاق و هیجانزده خواهد بود. اما بیایید ببینیم متخصصان چه پاسخی برای سؤال تعریف هدف چیست؟ دارند:
ما برای انجام هر کاری، دلیلی خودآگاه یا ناخودآگاه داریم که مشوق ما برای بلندشدن از جایمان و انجام یک کار است. این “دلیل”، به نحوه انجام کار توسط ما و رویکرد کلیمان جهت میدهد؛ یعنی قصد نهایی و علت تلاش ما برای تکمیل یک کار خواهد بود. بهعنوانمثال، دلیل اصلی افراد برای مطالعه در سال کنکور، قبولی در یک دانشگاه و رشته بهخصوص است؛ نه صرفاً افزایش دانش! به همین ترتیب، میتوان پاسخ سؤال تعریف هدف چیست؟ را در این جمله خلاصه کرد: هدف، نقطه پایان تمام تلاشها است.
اما پاسخ به سؤال “تعریف هدف چیست؟” چه اهمیتی دارد؟
همانطور که اشاره کردیم، هدف چیزی است که
- شما نیاز، علاقه یا تمایل کافی برای رسیدن به آن را دارید.
- وظیفه مهم “جهتدهی به تلاشها و اعمال افراد” را بر عهده دارد.
بنابراین، تا درک درستی از هدف نداشته باشید، کاری از پیش نخواهید برد. در بیشتر موارد، ارزش هدف ارتباط مستقیمی با میزان تلاش و زمانی که صرف آن میکنید، خواهد داشت. هنگامی که به درک درستی از مفهوم هدف برسید، میتوانید اهداف هوشمندانهای تعیین کنید که ضامن موفقیت شما در فرایند هدفگذاری (تعریف هدف و انتخاب روشهای مناسب برای دستیابی به آن) خواهند بود.
بیشتر بخوانید:
اهمیت داشتن هدف چیست؟
میدانید داشتن یک زندگی یکنواخت یعنی چه؟ یعنی هر روز شما مشابه روز قبل باشد؛ در ساعت مشخصی سرکار بروید، پول دربیاورید، استراحت کنید و روز از نو، روزی از نو! در این شرایط، نهتنها به نسبت میزان کار و تلاشتان چیزی به دست نمیآورید؛ بلکه در درازمدت، داشتههایتان را نیز از دست خواهید داد. Jim Rohn میگوید:
اگر برنامهای برای زندگی خود نداشته باشید، تبدیل به بخش کوچکی از برنامه زندگی دیگران میشوید؛ دیگرانی که ذینفعان اصلی نتیجه زحمات و تلاشهای شما خواهند بود. چیزی مانند این جک قدیمی که میگوید: «اگر این ماه بیشتر کار کنم، رئیسم میتواند برای خودش پورشه بخرد!» (منبع: Socialsci)
برنامه زندگی، حاصل هدفی است که شما برای زندگیتان در نظر گرفتهاید و عطش رسیدن به آن، هدایتگر تمام اعمال و کارهای شما خواهد بود. تا زمانی که این هدف را کشف نکنید، نقش فرعی داستان زندگی دیگران خواهید ماند. اگر بدانید تعریف هدف چیست؟ میتوانید
- هدف مناسبی انتخاب کنید.
- روشهای صحیحی برای رسیدن به آن پیش بگیرید.
بهعنوانمثال، شاید بخواهید “ثروتمند شوید”؛ اما ازآنجاییکه درک درستی از مفهوم هدف ندارید، این خواسته شما تنها در حد حرف و در قالب یک آرزو باقی خواهد ماند. بهعبارتدیگر، “میخواهم ثروتمند شوم” اصلاً یک هدف نیست که روشی برای رسیدن به آن وجود داشته باشد! این جا است که اهمیت آشنایی با مفهوم هدف و داشتن آن مشخص میشود؛ زیرا داشتن هدف میتواند
- مدیریت موانع راه را تسهیل کند،
- احساساتی مانند توانایی و کنترل را القا کند،
- مشوق و انگیزه شما برای تلاشکردن و ادامهدادن باشد،
- چارچوب مشخصی برای زندگی شما تعیین کند و به آن سروسامان بدهد،
- به اقدامات شما جهت بدهد و آنها را در راستای رسیدن به خواستههایتان تنظیم کند،
- از بروز احساسات منفی مانند ترس یا زود تسلیمشدن شما در مقابل چالشهای زندگی جلوگیری کند،
در نهایت، داشتن هدف یک بازی برد – برد است. حتی اگر در مسیر رسیدن به هدف شکست بخورید، باز هم ضرر نمیکنید؛ زیرا در اغلب موارد، ارزش تجربیات و دانشی که در طول مسیر به دست میآورید از هدف اولیهتان بیشتر خواهد بود!
اشتباهات هدف گذاری چیست؟
برخلاف باور عموم، هدف گذاری به این سادگیها نیست! نمیشود خواستهمان را یکگوشه بنویسیم و سعی کنیم با هر روشی، به آن برسیم. برای اینکه ازیکطرف استخر بهطرف دیگر بروید، باید شنا کنید؛ دستوپازدن کاری از پیش نخواهد برد! با درنظرگرفتن روحیه حساس افرادی که در حال تنظیم اولین اهدافشان در زندگی هستند، اشتباهات هدفگذاری مانند همین دستوپازدنهایی هستند که شناگر را
- میترسانند،
- خسته میکنند،
- سردرگم میکنند،
و در نهایت، او را به اعماق استخر خواهند کشاند؛ بنابراین، آگاهی از این عوامل درونی و بیرونی و تلاش برای جلوگیری و مدیریت آنها ضروری خواهد بود. در ادامه، برخی اشتباهات هدفگذاری را نامبردهایم:
- عجله برای رسیدن به هدف
- داشتن انتظارات بیجا از تحقق هدف
- دشواری در انطباق با تغییرات و عدم انعطافپذیری
- ناتوانی یا دشواری در مدیریت شکست و ترس از آن
- مساوی دانستن ارزش فردی خود با رسیدن به هدف
- تعیین اهداف توسط یا تحتتأثیر حرف و نظر دیگران
- عدم معاشرت با افراد هدفمند و بهرهمندی از کمک آنها
- عدم احساس ضرورت مثبت یا منفی برای رسیدن به اهداف
- عدم درنظرگرفتن نقطه شروع و شرایط اولیه هنگام هدفگذاری
- مکتوب نکردن هدف و بالطبع، جدینگرفتن و فراموشکردن آن
- عدم تطابق اهداف تعیین شده با ارزشهای شخصی و علایق فرد
- پرش ذهنی و دشواری در تمرکز به علت تعیین اهداف متعدد و گسترده
- عدم تعادل بین اهداف شخصی و حرفهای و تکبعدی کردن زندگی خود
- هدف گذاری غیرواقعبینانه و بدون درنظرگرفتن تواناییها، محدودیتها و شرایط بهخصوص خود
- تعیین اهداف برای “خلاصشدن از شر چیزی”، بهجای تعیین هدف برای “بهدستآوردن چیزی”
تمام این موارد با جزئیات کامل در مقاله اشتباهات هدفگذاری بیان شده و راهکارهای جلوگیری و مقابله با هر کدام نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند.
آموزش هدف گذاری به صورت اصولی
در این بخش به طور خلاصه اصول هدف گذاری را آموزش خواهیم داد؛ اما اگر مقاله آموزش هدف گذاری را مطالعه کنید، متوجه میشوید این آموزش کاملاً حول محور پاسخ به سؤال تعریف هدف چیست؟ میچرخد!
هدف گذاری فرایندی است که طی آن، متوجه میشویم دقیقاً چه میخواهیم و بهترین روش برای رسیدن به آن کدام است. (منبع: Positive Psychology)
فهمیدن این که تعریف هدف چیست؟ به تعیین هدفی استاندارد و واضح کمک میکند که دیدی کلی از مسیر پیش رو برایتان فراهم خواهد کرد؛ ضمن آن که به لطف واضح بودن هدف، روشهای رسیدن به آن نیز کاملاً قابلبررسی، شخصیسازی و اندازهگیری خواهند بود. متدهای آموزش هدف گذاری متنوعی وجود دارند که تمرکز هر کدام روی وجوه خاصی از زندگی، روحیات، ترجیحات و انواع اهداف خواهد بود. در ادامه، تعدادی از آنها را نام میبریم:
- آموزش هدف گذاری HARD
- آموزش هدف گذاری SPIRO
- آموزش هدفگذاری SMART
- آموزش هدف گذاری WOOP
- آموزش هدف گذاری EXACT
- آموزش هدف گذاری One-word
- آموزش هدف گذاری Locke and Latham
نقطه مشترک تمام این متدها، انتخاب یک هدف مناسب باتوجهبه معیارهای استانداردی است که از سوال “تعریف هدف چیست؟” به آنها رسیدهایم.
بیشتر بخوانید:
انواع هدف چیست؟
باتوجهبه ماهیت خواسته شما، مواردی مانند منابع و امکانات فعلی، شرایط حال حاضر، معیارهای شما برای به چالش کشیدن خود و حمایت اطرافیان، انواع متنوعی از اهداف وجود دارند؛ اما اصلیترین نوع آنها، اهداف مبتنی بر زمان هستند که به دودسته کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. مزیت کلیدی اهداف مبتنی بر زمان، توانایی آنها در جهتدادن به کار ما در عین
- افزایش انگیزه،
- ایجاد حس هیجان،
- به چالش کشیدن خود،
- انتظار مثبت برای رسیدن به هدف،
- حس اضطرار مثبت و سالم برای پیگیری و به پایان رساندن کارها،
- احساس افتخار بیشتر نسبت به عملکرد خود و بالارفتن ارزش هدف در نظر شما
خواهد بود. بهعنوانمثال، این هدف مبتنی بر زمان را در نظر بگیرید:
افزایش درآمد به میزان 10% برای تکمیل هزینه موردنیاز جهت خرید تلفن همراه جدید در حراج پایان فصل
لازمه رسیدن به این هدف، جمعکردن مقدار مشخصی پول تا پایان فصل است و اگر این زمانبندی رعایت نشود، هدفتان تکمیل نخواهد شد؛ حتی اگر در نهایت، آن مقدار پول را با اختلاف چند روز یا چند ساعت به دست بیاورید. بیایید دو نوع کلی اهداف مبتنی بر زمان را بررسی کنیم:
1_ اهداف کوتاهمدت
اهداف کوتاهمدت به دستهای از اهداف گفته میشود که انتظار داریم در بازه زمانی نسبتاً کوتاهی به آنها برسیم که این بازه از چند دقیقه تا یک سال متغیر خواهد بود. یکی از مهمترین ویژگیهای اهداف کوتاهمدت، عملیبودن آنها است؛ یعنی روشهای سادهتر و بعضاً سرراستتری برای تحقق آنها وجود دارد. به زبان ساده، شما میتوانید زودتر دستبهکار شوید و احساساتی مانند مفیدبودن، تلاشکردن و توانمند بودن را تجربه کنید.
نکته مهم دیگری که درمورد اهداف کوتاهمدت وجود دارد، تأثیر بلندمدت آنها روی زندگی ما است. اهداف کوتاهمدت مانند تکه های یک پازل 1000 تکه هستند که نهتنها پیداکردن جای هرکدام حسابی هیجانزدهمان میکند، بلکه محصول نهایی به معنای واقعی کلمه منعکسکننده تکتک کارهایی است که برای ترسیم این تصویر انجام دادهایم. تکمیل اهداف کوتاهمدت کمکم راه را هموار میکند و با ایجاد عادتهای مناسب، پیشزمینه تحقق اهداف مهمتر، بزرگتر و بلندمدت را فراهم خواهد کرد. یک مثال ساده از اهداف کوتاه مدت، بهبود یک مهارت خاص یا صرفهجویی در مقدار مشخصی پول در مدت 6 ماه است.
2_ اهداف بلند مدت
اهداف بلند مدت آرزوهای گستردهای هستند که رسیدن به آنها غیرممکن نیست؛ اما نیازمند برنامهریزی دقیق، پشتکار عالی و صبر بالا خواهد بود. تحقق برخی اهداف بلندمدت ممکن است تا چند سال یا دهه نیز طول بکشد؛ اما هر چه زمان رسیدن به آنها طولانیتر باشد
- ارزش بیشتری خواهند داشت،
- پاداش بیشتری دریافت میکنید،
- تجربیات بیشتری کسب خواهید کرد،
که در نهایت، همگی به سود شما خواهند بود. اهداف بلندمدت معمولاً منعکسکننده آرزوهای مهم، امیدهای عمیق، جاهطلبیهای درونی شما هستند و اغلب مستلزم تحقق یک سری اهداف کوتاهمدت بهعنوان گامهایی در مسیر دستیابی به هدف بلندمدت خواهند بود.
چگونه به اهداف خود برسیم؟
راه رسیدن به اهداف ساده است: برنامه میریزیم و به آن عمل میکنیم؛ اما راز موفقیت در اجرای این برنامه چه خواهد بود؟
دستیابی به اهدافی که تعیین میکنیم نیازمند فداکاری، سازگاری و داشتن درک درست از خواسته هایمان است. شما باید حین تلاش برای رسیدن به اهداف، نکات زیر را در نظر داشته باشید تا رویکرد سالم و درست خود را حفظ کنید.
1_ حفظ انگیزه
علت اصلی تبدیلشدن رؤیاها و آرزوها به اهداف، نتیجه مثبتی است که به دنبال آن هستیم؛ یعنی نیاز، علاقه و تمایل ما برای رسیدن به آن نتیجه مثبت، مشوقی است که جلوی هرگونه کمکاری، تنبلی و تسلیمشدنی را میگیرد. این نتیجه مثبت چنان احساس خوبی در ما ایجاد میکند که از جایی به بعد، به این نتیجه میرسیم که نشستن و خیالپردازیکردن درمورد آن کافی نیست و حتماً باید کاری دررابطهبا آن انجام دهیم؛ هر چقدر هم که کوچک باشد، فقط نیاز داریم حس کنیم در مسیر قرار داریم.
این نتیجه مثبت، همان پاداشهای مثبت و منفی است که ما در ازای رسیدن به هدف دریافت میکنیم. این پاداشها میتوانند درونی (احساساتی مانند رضایت، افتخار، کنترل و غیره) یا بیرونی (موارد قابلمشاهده مانند جوایز، تغییرات ظاهری و غیره) باشند. هر چه تمایل شما برای دستیابی به این موارد بیشتر باشد، اصطلاحاً انگیزه قویتری برای شروع کار و حفظ روند خواهید داشت.
2_ شناسایی تضاد و چالش بین اهداف
هنگام هدف گذاری، باید بدانیم تعریف هدف چیست؟ تا بتوانیم با تعیین یک هدف درست و مناسب، قدم اولمان را اصولی برداریم. در مرحله بعد، باید بتوانیم با شکستن اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر و شناسایی تضادها و چالشهای بین آنها، یک برنامه درست بریزیم. اما منظور از تضاد و چالش بین اهداف چیست؟
در بسیاری از موارد، شرط تحقق یک هدف رسیدن به هدف دیگری است؛ درحالیکه این دو هدف در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند. بهعنوانمثال، چطور میتوانید در عین کاهش ساعات کاری، دریافتی بیشتری داشته باشید؟ چطور ممکن است راز رهایی از اضطراب اجتماعی، بیرون رفتن و ارتباط برقرارکردن باشد؟!
در بخش تعریف هدف چیست؟ دستهبندی به خصوصی برای این دسته از اهداف قائل نشدیم؛ اما وجه مشترک همه آنها، دوبخشی بودن هدف است که هر بخش، اولویتهای متفاوت و رقابتی دارند. بهعنوانمثال، چطور میشود درآنواحد کیفیت محصول را بالا برد و هزینهها را کاهش داد؟!
درصورتیکه شما پاسخ درستی برای پرسش تعریف هدف چیست؟ داشته باشید و مفهوم هدف را درک کرده باشید، با این تضاد مواجه نخواهید شد. برای گذر از این مانع نهایی، باید مراحل زیر را طی کنید:
- تعیین صحیح اولویتها
- یافتن وجه اشتراک بین دو بخش هدف
- ارائه راهحلها برای تضادها یا تعیین اهداف جایگزین
3_ ایجاد تعادل بین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت
زندگی ما تکوجهی نیست؛ یعنی درآنواحد، نقشهای متنوعی اعم از والد، همسر، فرزند، کارفرما، کارمند و غیره را بر عهده داریم که باید همه را پویا نگه داریم. به همین علت، باید هدف گستردهای انتخاب کنیم که زیرمجموعههای آن (اهداف کوچک و کوتاهمدت) هر کدام در بهبود بخشی از زندگی ما تأثیرگذار باشند. بهاینترتیب، یک استراتژی هدف گذاری جامع شامل اهداف کوتاهمدتی است که در حالت ایدهآل، شما را به سمت اهداف بلند مدتان هدایت کند. یعنی درعینحال که مسیر رسیدن به هدف بزرگ را طی میکنید، در حال تکمیل اهداف کوچکتری باشید که
- کیفیت زندگیتان را بهبود میبخشند،
- شما را برای هدف بزرگتر آماده میکنند،
- احساساتی مانند افتخار، رضایت، توانایی و کنترل را القا میکنند.
4_ بهبود مدیریت زندگی شخصی
مدیریت زندگی شخصی یعنی شما بتوانید
- بین کار و زندگی شخصی خود مرز قائل شوید
- اجازه اظهارنظرهای بیجا و منفی از سوی اطرافیان را ندهید
- اولویتهای خود را در زندگی مشخص کنید
- تعادل جنبههای مختلف زندگیتان را حفظ کنید
در این صورت، شما میتوانید
- استرستان را کاهش دهید،
- از حمایت اطرافیان در مسیر رسیدن به هدف برخوردار شوید،
- عملکرد خود را بهبود ببخشید،
- انرژی و منابع خود را جای درستی صرف کنید.
سایر نکات به شرح زیر هستند:
- ارزش و اهمیتی که برای هدف قائل میشوید منبع اصلی انگیزه و تعهد شما خواهد بود.
- زندگی غیرقابلپیشبینی است و شرایط اولیه شما هنگام تعیین هدف و انتخاب مسیر مناسب دستخوش تغییراتی خواهد شد که باید با آنها کنار بیایید.
- تلاش و تمرکز روی اهداف کار خوبی است؛ اما اگر بین بخشهای مختلف زندگی تعادل ایجاد نکنید به هدفتان نخواهید رسید.
- پیشرفت و بهبود کیفیت زندگی یک فرایند زمان بر است؛ مخصوصاً اگر در حال اصلاح عادات نامناسبی باشید که سالهاست با آنها درگیرید.
- شکست یک مرحله طبیعی در مسیر رسیدن به هدف است و خودسرزنشگری و خودتخریبی هیچ سودی برای شما ندارد.
- از درخواست کمک و همراهی خجالت نکشید و اجازه دهید اطرافیان در حد توانشان به شما کمک کنند.
- برای این که انگیزه و انرژی خود را در طول مسیر حفظ کنید، کوچکترین موفقیتهای خود را جشن بگیرید و برای هر قدمی که برمیدارید، ارزش قائل شوید.
- در مواجهه با شکست یا چالش، بهجای ناامیدی و خودسرزنشگری، شرایط را تجزیه تحلیل کنید و ببینید چطور میتوان از بروز دوباره این مشکل جلوگیری کرد.
- انتظارات واقعبینانهای از خود داشته باشید و اهداف و روش رسیدن به آنها را باتوجهبه شرایط اولیه، محدودیتها، امکانات و توانایی خود تعیین کنید.
- روند پیشرفت خود را مرتب بررسی کنید تا نقاط قوت را حفظ و نقاط ضعف را اصلاح کنید.
کلام آخر
برخلاف باور عموم، انسانها قدرت شکلدادن به زندگی و جهتدادن به سرنوشت خود را دارند و اصلیترین ابزار آنها در این مسیر، تعیین هدف است. Leslie Riopel یکبار گفت:
با تعیین هر هدف جدید، مغزمان شروع به تنظیم مجموعه عادات و رفتارهای تازهای میکند و اصطلاحاً، آپدیت میشود! این تغییرات دورهای (هدف گذاری و رسیدن به اهداف) منجر به بهبود ذهنآگاهی و تمرکز شما میشود که خود، به شما در حفظ مسیر صحیحوسالم زندگی کمک خواهد کرد.
همه ما رویاها و آرزوهایی داریم؛ اگر میخواهیم این خواستهها از قالب آرزو خارج شوند و شکل واقعیت به خود بگیرند، باید با پاسخ به سوال تعریف هدف چیست؟ مسیرمان را پیدا کنیم.
منابع