آموزش هدف گذاری به زبان ساده

آموزش هدف گذاری به زبان ساده + بررسی 7 متد جامع و تضمینی

شاید ADHD داری!

تمرکز پایین، اهمال‌کاری، خستگی، تصمیم‌های هیجانی، حافظه ضعیف و… اگر اینا رو داری، شاید مشکلت ADHD باشه!

تعیین هدف کاری ندارد؛ گوشه‌ای بنویسید “می‌خواهم لاغر شوم” و کار تمام است؛ هدفتان تعیین شد! اما پابلو پیکاسو گفته جالبی دارد:

اهدافی که تعیین می‌کنیم تنها به کمک برنامه‌ریزی محقق خواهند شد. ما باید به این برنامه ایمان داشته باشیم و تحت هر شرایطی، بر اساس آن عمل کنیم. ترکیب برنامه‌ریزی و پایبندی به آن، تنها راه موفقیت است.

برخلاف برداشت احتمالی شما، منظور پیکاسو از “برنامه‌ریزی” نوشتن کارهای روزمره روی یک‌تکه کاغذ نیست؛ بلکه به معنای نقشه‌کشیدن خواهد بود. آموزش هدف گذاری، مانند یک نقشه، به شما نشان می‌دهد چطور و با کمک چه مسیر و ابزاری از جایگاه فعلیتان به جایگاه هدف برسید.

هدف گذاری چیست؟

آموزش هدف گذاری به شما کمک می‌کند آهسته و پیوسته به هدف برسید.

هدف گذاری یک تکنیک انگیزشی است که مزایای زیادی برای فرد به دنبال خواهد داشت و به عبارتی، از آن دسته تکنیک‌هایی است که زندگی را ازاین‌رو به آن رو می‌کند! اما چطور؟

اهداف عبارت‌اند از خواسته‌ اساسی و میل شدید ما برای به‌دست‌آوردن چیزی، یادگیری مطلبی یا رسیدن به سطح خاصی از مهارتی در مدت‌زمان مشخص. به‌طورکلی، اهداف نوعی شایستگی هستند که ما می‌خواهیم با دست‌یافتن به آن‌ها، ارزشی ایجاد کنیم. اما آیا هدف گذاری به همین سادگی است؟ بگویم “می‌خواهم لاغر شوم” و بوم! کار تمام است؟

هدف گذاری فرایندی است که طی آن، خواسته خود را می‌یابیم، درموردش فکر می‌کنیم و می‌بینیم چرا این خواسته برایمان ارزشمند است؟ سپس آن را به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم می‌کنیم که تیک زدنشان ساده‌تر باشد و تکمیلشان، حالمان را خوب کند. بعدازاین مرحله، باید به دنبال یافتن روش‌های مناسبی برای رسیدن به آن خواسته باشیم؛ روش مناسب، یعنی روشی که با شرایط مالی، روانی و جسمانی ما سازگار باشد و بتواند به شیوه‌ای مثبت، تمایل به کار و فعالیت را در ما ایجاد کند. (منبع: Positive Psychology)

 

 

 

 

ضرورت هدف گذاری چیست؟

کیفیت زندگی افراد، ارتباط مستقیمی با انتخاب اهداف دارد.

زمانی که در حال تماشای یک فیلم هستیم، در شرایطی منفعلانه قرار می‌گیریم؛ یعنی می‌بینیم چه اتفاقاتی در حال رخ‌دادن هستند، خطرها و فرصت‌ها را بهتر از شخصیت‌های فیلم درک می‌کنیم و در برخی موارد، از “حماقت” کاراکترها عصبانی می‌شویم. در این شرایط، ما با هجوم احساسات شدیدی مواجه خواهیم شد که عمدتاً منفی هستند؛ زیرا می‌دانیم در نهایت، قدرتی برای تبدیل آن احساسات به اعمال و نقشی در روند اتفاقات فیلم نداریم.

برای بسیاری از افراد (که امیدوارم شما جزوشان نباشید) این شرایط مختص فیلم دیدن نیست؛ بلکه کل زندگی‌شان را به همین شیوه منفعلانه می‌گذرانند و به معنای واقعی کلمه، بهر تماشای جهان آمده‌اند! نظریه تعیین هدف که در سال 1984 توسط Locke & Latham مطرح شد، می‌گوید:

هرگاه انسان با حضور در لحظه و آگاهی کامل درمورد نیازهایش فکر کند، اهداف آگاهانه‌ای بر اساس آن‌ها تعیین خواهد کرد که کیفیت زندگی او را بهبود خواهند بخشید. اهداف آگاهانه، منجر به بروز احساسات، افکار و رفتارهای آگاهانه‌ای خواهند شد که فرد را به سمت اعمال هدفمند سوق خواهند داد. طبق نتایج تحقیقات Ryan در سال 1970، اگر توانایی و دانش افراد در یک سطح قرار داشته باشند، تنها علت موفقیت یکی از طرفین، عنصر انگیزه است؛ آن‌ها چیزی (هدفی) دارند که برایش تلاش می‌کنند. این هدف، معنا و ارزشی به تلاش‌های آن‌ها می‌دهد. (منبع: Positive Psychology)

سایر مزایای هدف گذاری صحیح و اصولی به شرح زیر است:

  • کاهش اهمال‌کاری
  • افزایش خودشناسی
  • جهت‌دادن به زندگی
  • ردیابی روند پیشرفت
  • بهبود مهارت مدیریت زمان
  • ایجاد حس مسئولیت‌پذیری
  • بهبود انگیزه و افزایش انرژی
  • عملکرد بهتر نسبت به همتایان
  • شناسایی راحت نیازها و کمبودها
  • بهبود تصمیم‌گیری و اولویت‌بندی
  • معنادادن به زندگی و تعیین چارچوب
  • داشتن الگوی مشخص برای انجام کارها
  • رسیدن به درک درستی از فرصت‌ها و چالش‌های پیش‌ رو
  • کاهش استرس و اضطراب ناشی از سردرگمی و احساسات منفی
  • پرورش و گسترش مهارت‌ها به‌واسطه چالش‌های مسیر رسیدن به هدف

آموزش هدف گذاری به صورت اصولی

آموزش هدف گذاری دلیلی برای تلاش کردن به شما خواهد داد.

اگر بخواهیم خیلی ساده به قضیه نگاه کنیم، هدف گذاری 7 قدم اصلی دارد:

  1. فکرکردن به اهداف و یافتن علت اهمیت آن‌ها
  2. تعیین هدف و شکستن آن به اهداف کوچک‌تر
  3. به‌کاربردن یکی از روش‌های هدف گذاری برای تعیین اهداف استاندارد
  4. تعیین چند هدف مثبت کوتاه‌مدت برای افزایش انگیزه
  5. تعیین اولویت‌ها؛ برای تحقق این هدف، زمان عنصر مهم‌تری است یا کیفیت؟
  6. بررسی روند پیشرفت و ثبت و ضبط تمام اقدامات
  7. پاداش و استراحت بعد از تحقق هر هدف کوچک یا طی‌کردن بخشی از مسیر

اهداف اولیه ما مانند الماس خام هستند. الماس خام به چشم یک فرد غیرحرفه‌ای مانند هر سنگ بی‌ارزش دیگری است و کسی برای برداشتن آن از روی زمین، خود را به‌زحمت نمی‌اندازد؛ اما مگر الماس تراش‌خورده روی زمین می‌ماند؟! اهداف اولیه‌ای که به حال خود رها شوند، مانند الماس خامی هستند که ارزش بسیار و اهمیت کمی دارد؛ به‌عبارت‌دیگر، رسیدن به این هدف ارزش بسیاری برای شما ایجاد خواهد کرد، اما دلیلی برای تلاش نمی‌بینید.

در ادامه، تعدادی از روش‌های آموزش هدف گذاری را بررسی می‌کنیم. برای رسیدن به درک بهتری از روند این متدهای آموزش هدف گذاری، هدف اولیه “می‌خواهم لاغر شوم” را به‌عنوان یک مثال در نظر بگیرید.

 

 

 

 

1_ آموزش هدف گذاری SMART

تاکید اصلی هدف گذاری SMART، تعیین اهداف مناسب است.

باتوجه‌به آموزش هدف گذاری SMART، تنها اهدافی به رسمیت شناخته می‌شوند که این ویژگی‌ها را داشته باشند:

  • خاص و مشخص (Specific هدف باید به‌گونه‌ای باشد که مقصد و دستاورد نهایی را به‌وضوح بیان کند.
  • قابل‌اندازه‌گیری (Measurable هدف باید به‌صورت کمی یا بصری قابل‌مشاهده و اندازه‌گیری باشد.
  • قابل‌دستیابی (Achievable هدف باید به صورتی تنظیم شود که فرد باتوجه‌به منابع مالی، زمانی و روانی که در اختیار دارد، امکان تلاش‌کردن برای آن را داشته باشد.
  • پاداش محور (Rewarding ببینید این هدف چه ارزشی برای شما دارد و رسیدن به آن، چطور به شما پاداش خواهد داد؟
  • چارچوب زمانی (Time-Specific هدف باید یک بازه زمانی مشخص داشته باشد.

باتوجه‌به این موارد، هدفی مانند “می‌خواهم لاغر شوم” یک هدف SMART نیست؛ زیرا:

  • خاص نیست و شما معیار مشخصی برای “لاغر بودن” تعریف نکرده‌اید؛ وزن هدف شما چیست؟ چه اندامی را لاغر می‌دانید؟
  • قابل‌اندازه‌گیری نیست. وقتی هدفتان خاص نباشد، نمی‌توانید چیزی را اندازه‌گیری کنید؛ زیرا نمی‌دانید باید به چه نقطه‌ای برسید!
  • قابل‌دستیابی نیست و شما نمی‌توانید با سنجش و ارزیابی شرایط فعلی خود، مسیر یا روشی برای رسیدن به این هدف مبهم در نظر بگیرید.
  • پاداش محور نیست و شما هنوز هدفتان از لاغرشدن را مشخص نکرده‌اید. به همین ترتیب، زمانی که لاغر شوید احساس خاصی نخواهید داشت؛ زیرا نمی‌دانید چرا این کار را انجام دادید. برای تحسین دیگران، بهبود شرایط سلامتی یا کم‌کردن روی کسی که شما را چاق صدا کرده است؟!
  • بازه زمانی خاصی ندارد و شما اصلاً احساس اضطرار، وظیفه یا اجبار برای انجام‌دادن کارهای مرتبط با این هدف نخواهید داشت و از این لحاظ، مشوقی برای خود در نظر نگرفته‌اید.

باتوجه‌به این موارد، هدف اولیه “می‌خواهم لاغر شوم” به این صورت SMART می‌شود:

من می‌خواهم تا 3 ماه آینده (بازه زمانی)، به کمک برنامه ورزشی که خریده‌ام و کنارگذاشتن فست‌فود (قابل‌دستیابی)، از سایز (خاص) 44 به 42 (قابل‌اندازه‌گیری) برسم تا لباسی که برای عروسی خواهرم در نظر گرفته‌ام، اندازه‌ام شود (پاداش).

2_ آموزش هدف گذاری HARD

آموزش هدف گذاری HARD از این جهت حائز اهمیت است که منجر به افزایش اعتمادبه‌نفس شما خواهد شد.

هدف گذاری HARD دلیلی برای رسیدن به هدف برایتان ایجاد می‌کند. اصول این روش به شرح زیر هستند:

  • از صمیم قلب (Heartfelt): ترکیب احساسات قوی و محرک با هدف موردنظر و تبدیل آن‌ها به انگیزه درونی
  • تصور (Animated): داشتن تصویری منسجم و واضح از هدفتان، مسیری که باید برای رسیدن به آن طی کنید و حالی که زمان رسیدن به هدف خواهید داشت. هر بار که احساس کردید در حال تنبلی هستید، این احساس مثبت را به‌خاطر بیاورید.
  • نیاز (Required): در صورت امکان، هدف را به چیزی که برایتان ضروری است، پیوند بزنید.
  • دشواری (Difficult): هدفی تعیین کنید که شما را به چالش بکشد. در این صورت، با تکمیل آن احساس موفقیت و توانمندی خواهید کرد.

باتوجه‌به این موارد، هدف اولیه “می‌خواهم لاغر شوم” به این صورت HARD می‌شود:

من نمی‌خواهم زایمان و به‌دنیاآوردن یک زندگی نو، به معنای پایان زندگی خودم باشد؛ بلکه می‌خواهم در کنار فرزندم، من هم رشد کنم و خوشحال باشم (صمیم قلب). به همین دلیل، دوست دارم وزنم را کم کنم تا دیگر دردهای جسمانی نداشته باشم، بتوانم به‌راحتی کارهایم را انجام دهم، از دیدن خودم در آینه لذت ببرم و حالم خوب باشد (تصور). در این صورت، می‌توانم مادر بهتری هم برای فرزندم باشم (نیاز). ورزش مرتب در باشگاه و پرهیز غذایی برایم دشوار است؛ بنابراین، پیاده‌روی روزانه و سالم خوری را جایگزین می‌کنم تا بتوانم ماهانه 2 کیلو کم کنم. (دشواری)

البته در نظر داشته باشید این یک هدف شخصی است؛ بسیاری از خانم‌ها تأکید آن‌چنانی بر کاهش وزن زایمان ندارند و روی سایر جنبه‌های زندگی تمرکز می‌کنند.

 

 

 

 

 

3_ آموزش هدف گذاری WOOP

هدف گذاری WOOP مناسب کسانی است که عادت‌های نامناسبشان آن‌ها را از رسیدن به اهداف باز داشته است.

روش هدف گذاری WOOP روی اصلاح و ترک عاداتی که مانعی برای رسیدن به اهدافمان هستند، تمرکز می‌کند. ابتدا به اصول این مدل توجه کنید:

  • آرزو (Wish): کلمه آرزو بار مثبت‌تری نسبت به کلماتی مانند خواسته یا هدف دارد؛ بنابراین، در این قسمت ما از شما انتظار داریم هدفی انتخاب کنید که هیجان‌انگیز باشد و فکر رسیدن به آن شما را مانند یک کودک، خوشحال و بی‌قرار کند.
  • نتیجه (Outcome): شما باید درک درستی از نتیجه تلاش‌هایتان داشته باشید و بدانید دقیقاً چه می‌خواهید؛ سپس، بهترین نتیجه ممکن را تصور کنید و آن را با تمام جزئیات در ذهنتان یا در قالب یک نقاشی ترسیم کنید.
  • مانع (Obstacle): زمان بگذارید و لیست دقیقی از تمام مسائلی که شما را از موفقیت دور می‌کنند یا منجر به کاهش سرعت شما در رسیدن به هدف می‌شوند، تهیه کنید.
  • برنامه‌ریزی (Plan): برای هر مانعی که در بخش قبل یافتید، یک راه‌حل پیدا کنید و هر گاه در یافتن راه‌حل به مشکل خوردید، بخش‌های آرزو و نتیجه را مرور کنید تا اصطلاحاً، موتورتان روشن شود و انگیزه تازه‌ای بگیرید.

باتوجه‌به این موارد، هدف اولیه “می‌خواهم لاغر شوم” به این صورت WOOP می‌شود:

همیشه دلم می‌خواست روز عروسی‌ام، همسرم را مانند انیمیشن‌های قدیمی بلند کنم و بچرخانم (رؤیای کودکانه‌ای که لبخند بر لب می‌آورد)؛ اما به علت وزن زیاد ناشی از پرخوری عصبی و نوشیدن الکل، توان این کار را ندارم (مانع). دوست دارم ورزش و اصلاح سبک زندگی (برنامه‌ریزی)، وزنم را کم کنم تا وقتی چندین سال بعد به عکس‌های عروسی‌ام نگاه می‌کنم (نتیجه)، خیالم راحت باشد که با رسیدن به ‌سلامت جسمی، خودم و همسرم را خوشحال کرده‌ام وارد فصل جدیدی از زندگی‌ام شده‌ام (آرزو).

4_ آموزش هدف گذاری Locke and Latham

طی آموزش هدف گذاری، ما یاد می‌گیریم که در واقع رسیدن به خود هدف زیاد مهم نیست؛ بلکه باید دید طی کردن این مسیر چه تاثیری بر توسعه فردی ما خواهد داشت.

در سال 1960، دکتر Edwin Locke و دکتر Gary Latham در کتاب خود (A Theory of Goal Setting and Task Performance)، پنج اصل کلیدی برای تعیین هدف ارائه کردند:

1_ وضوح (Clarity)

برای این بخش، می‌توانید تا حد زیادی از آموزش هدف گذاری SMART کمک بگیرید تا یک هدف واضح، قابل‌اندازه‌گیری، دارای محدودیت زمانی و قابل‌دستیابی تعیین کنید.

2_ چالش (Challenge)

هدف شما باید چالش‌برانگیز باشد؛ یعنی درعین‌حال که باتوجه‌به توانایی و منابع شما تعیین می‌شود، منبع الهام و انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر باشد. تحقیقات نشان می‌دهند هر چقدر اهداف شما خاص‌تر و چالش‌برانگیزتر (درعین‌حال واقع‌بینانه) باشند، عملکرد شما بهتر و احتمال موفقیتتان بالاتر خواهد بود؛ زیرا ما ذاتاً برای چیزی که آسان به دست بیاید، ارزش قائل نیستیم. درصورتی‌که هدف شما چالش‌برانگیز نباشد و با تحقق آن مورد تحسین خود و دیگران قرار نگیرید، مرتباً آن را پشت‌گوش می‌اندازید.

3_ تعهد (Commitment)

مهم‌ترین مشوق‌های تعهد، انگیزه و علاقه هستند. همان‌طور که در بخش ضرورت هدف گذاری اشاره کردیم، تنها تفاوت بین عملکرد دو نفر با مهارت‌های یکسان، میزان انگیزه و علاقه آن‌ها برای انجام کار و رسیدن به هدف است. این مسئله حتی درمورد اهدافی که برایتان ناخوشایند هستند نیز صادق خواهد بود. به‌عنوان‌مثال، شما از کارتان، زحمتی که باید برایش بکشید و حقوق کمی که در قبالش دریافت می‌کنید، متنفرید؛ اما برای اینکه بتوانید با این حقوق ناچیز هدیه‌ای برای یکی از عزیزانتان بخرید و او را خوشحال کنید، ادامه می‌دهید.

در این بخش، هدف یافتن همین دلایل پنهان است تا شما بتوانید احساس خوبی نسبت به تلاش‌هایتان داشته باشید و فکر نکنید زمان شما در حال سوختن است. این باعث می‌شود در مسیر خود ثابت‌قدم بمانید و در شرایط دشوار جا نزنید؛ زیرا دید وسیع‌تری نسبت به مسیر دارید و دوراندیش هستید.

 

 

 

 

 

4_ بازخورد (Feedback)

یکی از مهم‌ترین مزایای بازخورد، رشد شخصی شما و تغییر اهداف قدیمی است.

یادتان هست معلم‌های ریاضی چقدر روی حل تمرین و تصحیح یک‌به‌یک هر کدام حساسیت به خرج می‌دادند؟ آن‌ها می‌دانستند یادگیری یک چیز است و استفاده از دانشی که داریم، چیز دیگری خواهد بود. این کمک با بازخوردهای معلم صورت می‌گرفت؛ هر بار که یک مسئله را اشتباه حل می‌کردیم، نشانمان می‌داد

  • کجای محاسبات را اشتباه رفتیم،
  • دلیل اشتباه‌کردنمان را پیدا چیست،
  • و روش درست آن را توضیح می‌داد.

در مسیر رسیدن به یک هدف، شما باید نقش یک معلم سخت‌گیر و خیرخواه را برای خودتان بازی کنید. شما باید بعد از نوشتن هدف، تقسیم آن به بخش‌های کوچک‌تر و تعیین روش‌های مناسب برای رسیدن به هر کدام، روند پیشرفتتان را اندازه‌گیری کنید و ببینید این اهداف، تقسیم‌بندی‌ها و روش‌ها

  • باروحیه و توانایی‌تان سازگارند؟
  • آیا آن‌ها را به‌خوبی اجرا می‌کنید؟
  • تا چه حد برایتان مناسب هستند؟

با نوشتن گزارش‌های این‌چنینی، می‌توانید موارد زیر را شناسایی کنید:

  • عادات مثبت و منفی ذهنی
  • نقاط ضعف عملکرد و کمبودها
  • سبک به‌خصوص و مناسب شما برای انجام کارها

ضمن آنکه بررسی پیشرفت و نوشتن بازخوردها، دید بهتری از مسیر و هدف به شما می‌دهد و منجر به خودشناسی بیشتر شما می‌شوند.

5_ پیچیدگی کار (Task Complexity)

کل این بخش را می‌توان با ضرب‌المثل “سنگ بزرگ علامت‌نزدن است” توضیح داد! گاهی وقت‌ها که ناگهان پر انرژی می‌شویم و انگیزه بالایی داریم، می‌خواهیم در عرض یک هفته همه چیز را ازاین‌رو به آن رو کنیم. برنامه‌های سنگین می‌نویسیم، کارهای زیادی برای خودمان در نظر می‌گیریم و از همه بدتر، چنان حالمان خوب است که فکر می‌کنیم از پس همشان برمی‌آییم! اما امان از زمانی که این حال موقت تمام شود؛ ما می‌مانیم و کلی کار و برنامه‌ای که فکر می‌کردیم انجام‌شدنی است و اکنون، بابت انجام‌ندادنش خودمان را سرزنش می‌کنیم!

“پیچیدگی کار” توصیه می‌کند هنگام هدف گذاری، انتظاراتتان را کمی پایین بیاورید. در این صورت، با افزایش احتمال تحقق هدف و کاهش احتمال ازدست‌رفتن انگیزه و انرژی، دیگر در میانه مسیر دست از تلاش نمی‌کشید.

در نتیجه، “می‌خواهم لاغر شوم” باید به این صورت بازنویسی شود:

من باید باتوجه‌به توصیه پزشک و دردهای مفصلی شدید، تا 6 ماه آینده 8 کیلو وزن کنم (وضوح). باتوجه‌به اینکه اضافه‌وزن من ناشی از پرخوری عصبی و شرایط روحی نامناسب است، رژیم‌گرفتن دشوار خواهد بود و به علت دردهای مفصلی، نمی‌توانم روی فعالیت‌های بدنی حساب باز کنم (چالش)؛ بنابراین، به 5 کیلو هم راضی هستم (پیچیدگی کار). فکر اینکه می‌توانم بعد از کاهش وزن با نوه‌هایم در حیاط بازی کنم (تعهد)، باعث می‌شود بخواهم گزارش تمام کارها و میلم به خوردن غذا را کامل بنویسم (بازخورد) تا ببینیم پرخوری عصبی در چه شرایطی بیشتر بر من غلبه می‌کند.

5_ آموزش هدف گذاری SPIRO

آموزش هدف گذاری به طور کلی روی یافتن هدف مناسب تاکید دارد.

هدف گذاری SPIRO روشی بسیار قدیمی است که در طول زمان، توسط روش SMART منسوخ شد؛ اما همچنان بین متخصصان محبوب است. به اصول این روش توجه کنید:

  • وضوح (Specificity): هدف باید کاملاً واضح و با جزئیات باشد تا بدانید دنبال چه هستید.
  • عملکرد (Performance): نتیجه موردنظرتان را کاملاً ترسیم کنید و ببینید می‌خواهید در نهایت به چه برسید و چه احساسی داشته باشید؟ چه چیزی یا کاری می‌تواند این را در شما ایجاد کند؟
  • مشارکت (Involvement): میزان مشارکت شما در این هدف تا چه حد است؟ دارید کاری برای رسیدن به آن انجام می‌دهید یا فقط منتظرید خودش اتفاق بیفتد؟
  • واقع‌گرایی (Realism): آیا جزئیات هدفی که تعیین کرده‌اید با شرایط مالی، روحی و شخصی شما سازگار است؟ آیا زمانی که برای رسیدن به آن در نظر گرفته‌اید منطقی است؟ با وجود محدودیت‌ها، امکان انجام کارهای موردنیاز برای رسیدن به هدف وجود دارد؟
  • مشاهده‌پذیری (Observability): این مورد مشابه اندازه‌گیری بخش‌های قبل است؛ ما می‌خواهیم بدانیم آیا هدف به صورتی تنظیم شده است که روند پیشرفت فرد قابل‌مشاهده یا اندازه‌گیری باشد؟ چطور می‌توان فهمید هدف محقق شده است؟

در بخش آموزش هدف گذاری اسمارت، این اصول به طور کامل توضیح داده شده‌اند؛ بنابراین، بیایید نتیجه نهایی را بررسی کنیم. هدف “می‌خواهم لاغر شوم” باید تبدیل شود به:

باتوجه‌به توصیه دکتر، باید برای بهبود سلامت کلی بدنم (عملکرد) تا 6 ماه آینده 10 کیلو وزن کم کنم (وضوح). اگر بتوانم تا دو ماه و نیم آینده سایزم را نیز کاهش دهم (وضوح)، یک کت‌وشلوار شیک در جشن تولد دوستم می‌پوشم (مشاهده‌پذیری) تا توجه دختری که دوستش دارم را جلب کنم (عملکرد). باتوجه‌به اینکه حجم کاری‌ام کمتر شده است؛ می‌توانم 3 ساعت در روز (واقع‌گرایی) ورزش کنم و بیشتر غذاهای سالم خانگی بخورم (مشارکت).

6_ آموزش هدف گذاری EXACT

مشابه آموزش هدف گذاری در بخش‌های قبل، این روش هم بر انتخاب یک هدف قابل‌اندازه‌گیری تأکید می‌کند. EXACT می‌خواهد هدفی انتخاب کنید که در عین همسو بودن با علایق و ارزش‌های شما، محدودیت‌هایتان را به شیوه‌ای مثبت و سالم به چالش بکشد. در این صورت نه‌تنها به هدف می‌رسید، بلکه توسعه فردی نیز پیدا خواهید کرد. به اصول این روش توجه کنید:

  • صریح (Explicit)
  • هیجان‌انگیز (Xciting)
  • قابل‌ارزیابی (Assessable)
  • چالش‌برانگیز (Challenging)
  • چارچوب زمانی (Time-framed)

باتوجه‌به اینکه اصول EXACT هر کدام به‌نوعی در آموزش هدف گذاری دیگری توضیح داده شده‌اند، یک‌راست می‌رویم سر اصل مطلب: چطور EXACT لاغر شوم؟!

من می‌خواهم تا 6 ماه آینده (چارچوب زمانی)، حداقل 6 کیلو (صریح) وزن کم کنم تا بتوانم در مسابقات استانی تکواندو شرکت کنم و با مدال‌آوری، راه خودم را در این رشته باز کنم (هیجان‌انگیز). کاهش وزن من باید همراه با تغییر سایز و عضله‌سازی باشد (قابل‌ارزیابی)؛ بنابراین نیاز به کمک‌ مربی و پزشک تغذیه خواهم داشت (صریح). در واقع کم‌کردن 4 کیلو برای شرکت در مسابقات کافی است؛ اما هدفم را روی 6 کیلو گذاشته‌ام تا بتوانم با شرکت در یک گروه وزنی دیگر، شانس بیشتری برای موفقیت داشته باشم (چالش‌برانگیز).

7_  آموزش هدف گذاری One-word

هر موفقیتی، جای تقدیر دارد و باید بابت آن‌ها به خودتان پاداش دهید.

برخلاف روش‌های قبلی که خود را به آب‌وآتش می‌زدند تا هدف واضح و مشخصی انتخاب کنید؛ هدف گذاری One-word یا یک‌کلمه‌ای، از شما می‌خواهد هدفتان را در یک کلمه ساده و مختصر توصیف کنید! اما چرا؟

  • به‌راحتی از آن انگیزه می‌گیرید،
  • به‌خاطر سپردن هدف راحت‌تر خواهد بود،
  • برخلاف سایر روش‌ها، این تکنیک باعث وحشت و سررفتن حوصله شما در همان ابتدای مسیر نخواهد شد،

و مهم‌تر از همه، می‌توانید حسابی به خودتان تخفیف بدهید! بیایید با مثال “می‌خواهم لاغر شوم”، کمی بیشتر برایتان توضیح دهم. مهم‌ترین علت نرسیدن افراد به اهدافی که تعیین می‌کنند، دشواری هدف، پر جزئیات بودن آن و احساسات منفی است:

  • دشواری اهداف باعث می‌شود مسیر رسیدن به موفقیت طولانی به نظر برسد و فرد فکر کند هر چه می‌رود، به جایی نمی‌رسد،
  • پر جزئیات بودن اهداف می‌تواند افراد را دچار ترس و اضطراب کند؛ زیرا فکر می‌کنند از پس این‌همه کار برنمی‌آیند،
  • فرد خسته و ناامید، معتقد است احساسات منفی تا ابد ماندگار هستند و او هرگز موفق نخواهد شد.

بنابراین، اگر از نظر روحی در شرایط مناسبی نباشید، کندوکاو کردن در هدف “می‌خواهم لاغر شوم” آسیب بیشتری برای شما خواهد داشت. پس باید چه کرد؟

آموزش هدف گذاری One-word روی ایجاد احساسات مثبت نسبت به خود و تلاش‌ها تاکید می‌کند؛ به این معنا که معتقد است هر موفقیتی، جای تقدیر دارد و یک ‌قدم هم یک ‌قدم است. (منبع: Indeed)

هدف “می‌خواهم لاغر شوم” را به “لاغری” یا “کاهش وزن” تغییر دهید. در این صورت:

  • محدودیت و فشار زیادی روی شما نخواهد بود،
  • بابت نرسیدن به اهداف کوچک، خود را سرزنش نخواهید کرد،
  • بابت هر موفقیت کوچک، به خودتان پاداش دهید تا انگیزه‌تان بالا برود و حس موفقیت داشته باشید،
  • هر زمان احساس فشار و استرس کردید، می‌توانید برنامه رژیم یا ورزش را بشکانید تا حالتان بهتر شود؛ زیرا نکته مهم، پایبند بودن کلی شما به مسیر است و اینکه گاهی بزنید جاده خاکی، اشکالی ندارد!

در صورت تمایل، می‌توانید سایر مقالات ما در مورد این روش‌های هدف گذاری را مطالعه کنید و اطلاعات کامل‌تری در مورد هر کدام به دست بیاورید.

 

کلام آخر

هدف گذاری یک‌ قدم مهم در مسیر رسیدن به تعالی و توسعه شخصی محسوب می‌شود؛ اما به شرطی که اصولی باشد! زمانی که شما هدف گذاری با برنامه‌ریزی و امثالهم اشتباه بگیرید، مدام اهدافی تعیین می‌کنید که غیرقابل‌دستیابی هستند و نتیجه‌ای به جز سرخوردگی برایتان ندارند. با ادامه این روند، شما از هدف گذاری و برنامه‌ریزی و هر چه هست‌ونیست، ناامید و بیزار می‌شوید؛ زیرا پذیرفته‌اید هر کاری بکنید، محکوم به شکست هستید. این جاست که آموزش هدف گذاری اصولی به دادتان می‌رسد و مسیر زندگی‌تان را تغییر می‌دهد!

منابع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *