متأسفانه یا خوشبختانه، معیار اصلی تعیین اهداف، کارها و در برخی موارد، رؤیاها و آرزوهای ما پول است؛ یعنی در بیشتر موارد، تصمیماتمان تحتتأثیر مستقیم موجودی حسابمان قرار دارند! اما چرا “اهداف مالی” مهم هستند؟ مگر تنها جمعکردن پول و استفاده از آن در صورت نیاز چه ایرادی دارد؟
عدم تعیین اهداف مالی مشخص و تنها “کنارگذاشتن پول”، هیچ عادت مالی مثبتی در ما ایجاد نخواهد کرد و رفتار مالی ما، “اصلاح“ نخواهد شد. بهعنوانمثال، تا هدف مالی بزرگ و مهمی نداشته باشید، مواردی مانند بیرون غذاخوردن، خرید لباسهای غیرضروری و غیره را کنار نخواهید گذاشت!
اهداف مالی چیست؟
اهداف مالی، اهداف شخصی یا خانوادگی بزرگی هستند که نحوه استفاده از پول و عادات مالی شما به واسطه آنها تعیین میشوند. بهعنوانمثال، یک هدف خانوادگی میتواند تعویض یخچال و فریز تا 6 ماه آینده باشد یا یک هدف شخصی، جمعکردن پول برای خرید یک لباس مجلسی گرانقیمت خواهد بود که برای رسیدن به هر یک از آنها، باید در برخی عادات مالی خود تجدیدنظر کنید.
اهداف مالی، اهدافی هستند که افراد مایلاند با استفاده از منابع مالی خود، در آینده به آنها دست پیدا کنند. این اهداف از فردی به فرد دیگر متفاوت هستند و برای بازه زمانی و مقادیر پولی متنوعی تنظیم خواهند شد. برای تعیین یک هدف مالی مناسب، باید عادات مالی خود را با رعایت اصول هدفگذاری مالی اصلاح کنید. (منبع: Study)
بیشتر بخوانید:
اصول هدف گذاری مالی چیست؟
این مقاله به درک بهتر اهداف مالی و اصول آن کمک میکند؛ اما فکر نمیکنم کسی باشد که تابهحال، یک هدف مالی برای خودش تعیین نکرده باشد! به همین ترتیب، احتمالاً همه ما تجربه مشترک شکست در این مسیر را داشتهایم؛ زیرا طی آن، از نظر مالی به مشکل خوردیم و پولی که برای هدف کنار گذاشته بودیم را صرف چیزهای دیگر کردیم. اهداف مالی کوتاهمدت یا بلندمدت ما اصولاً نادیده گرفته میشوند؛ زیرا ناچاریم امور مالی روزمره خود (اجارهخانه، خرید روزانه، شهریهها و غیره) را در اولویت قرار دهیم.
یکی از مهمترین مزایای تعیین اهداف مالی این است که حتی اگر در میانه راه پشیمان شوید، باز هم طی مسیر، عادات مالی خوب و سالمی برای خودتان ایجاد کردهاید و درهرصورت، ضرر نمیکنید! (منبع: HSBC UK)
اگر مقاله آموزش هدفگذاری ما را مطالعه کرده باشید، حتماً با متدهای متنوع هدفگذاری مانند SMART، HARD و غیره آشنا هستید. با اینکه روش هر کدام متفاوت است؛ اما ماهیت کلی مشترکی دارند. به همین ترتیب، ما ترکیبی از این مدلها را بهعنوانمثال در نظر گرفتیم تا به کمک آنها، ویژگیهای اصلی و اصول کلی تعیین اهداف مالی را به شما آموزش دهیم:
1_ وضوح
اهداف مالی اولیهای که تعیین میکنیم؛ مانند الماسهای خامی هستند که تا تراشیده نشوند، زیبایی و ارزش خود را نشان نخواهند داد. به همین ترتیب، یکی از اصول مهم تعیین اهداف مالی، واضح بودن آنها است؛ یعنی هدف باید به صورتی تنظیم شود که تمام جزئیات را در بر بگیرد و مقصد و دستاورد نهایی را بدون ابهام مشخص کند. بهعنوانمثال، هدف “میخواهم ماشین بخرم” همان الماس خامی است که باید با استفاده از سؤالات اینچنینی، تراشیده شود:
- نوع، رنگ و مدل ماشین رؤیاهایم چیست؟
- چرا باید در این بازه زمانی، به هدفم برسم؟
- میخواهم تا چند ماه یا سال آینده ماشین را خریداری کنم؟
- باتوجهبه تورم، چقدر طول میکشد پول ماشین را جمع کنم؟
- باتوجهبه خرجهای ضروری زندگی، هر ماه چقدر میتوانم کنار بگذارم؟
- اگر امکان خرید قسطی ماشین وجود دارد، چه شرایطی برایش در نظر گرفته شده است؟
- برای خرید ماشین، چه راههایی پیش پایم است؟ میتوانم بهصورت قسطی خرید کنم یا پیشپرداخت ارائه دهم؟
درصورتیکه اهداف واضحی تعیین کرده باشید،
- انتظاراتتان از خودتان منطقیتر خواهد شد،
- روند پیشرفتتان را بهدرستی ارزیابی خواهید کرد،
- روشهای مناسبتری برای رسیدن به آنها انتخاب خواهید کرد،
- انعطافپذیری بیشتر و مدیریت بهتری در صورت بروز شرایط غیرمنتظره خواهید داشت.
2_ قابل دستیابی و واقع بینانه
اگر بخواهم رکوپوستکنده بگویم، شما باید ضربالمثل “سنگ بزرگ علامت نزدن است” را سرلوحه برنامهریزیهای خود قرار دهید و اهدافی را انتخاب کنید که فارغ از میزان تلاش شما، دستیافتنی باشند. برای این کار، باید قبل از هر چیز شرایط فعلی خود را مورد بررسی قرار دهید و اصطلاحاً، نقطه شروعتان را شناسایی کنید.
بهعنوانمثال، باتوجهبه شرایط اقتصادی، هر چقدر هم تلاش کنید نمیتوانید در عرض 2 سال، خانه یا ویلا بخرید؛ بنابراین، این یک هدفگذاری اشتباه و غیرقابلدستیابی محسوب میشود که نتیجهای به جز سرخوردگی شما نخواهد داشت. شاید خرید خانه در 2 سال باتوجهبه شرایط فعلی شما (داشتن کودک مدرسهای، بیماری اعضای خانواده، حقوق کم، بیکاری برای مدت نسبتاً طولانی و غیره) غیرممکن باشد، اما میتوانید با شکستن هدف به قسمتهای کوچکتر، در مسیر آن قدم بردارید.
برای تعیین اینکه هدف واقعبینانه و قابلدستیابی است یا خیر، باید این 3 سؤال را از خودتان بپرسید:
- آیا هدفم در دسترس است؟ یعنی افرادی مانند من و در شرایط من، امکان رسیدن به این هدف را دارند؟
- آیا با منابع موجود و شرایط فعلی، میتوانم به هدفم برسم؟ یعنی میتوانم با وجود داشتن شغل ثابت و یک بچه کوچک، برای یادگیری طراحی گرافیک زمان بگذارم یا برایش هزینه کنم؟
- آیا میتوانم تا زمان رسیدن به هدف، متعهد بمانم؟ یعنی آیا میتوانم در بازه زمانی تعیین شده، این برنامه مالی را حفظ کنم و به مشکل نخورم؟
برای اینکه یک هدف مالی قابلدستیابی و واقعبینانه داشته باشید، باید هدفی تعیین کنید که بتوانید اقدامات مشخصی برای تحقق آن انجام دهید. بهعنوانمثال، شاید بتوانید:
- وام بگیرید،
- شغل دومی دستوپا کنید،
- از یک دوست معتمد پول قرض بگیرید،
- یک سرمایهگذاری کوتاهمدت و قطعی انجام دهید،
- هزینههای غیرضروری روزانه (مانند بیرون غذاخوردن) را کاهش دهید
بهطورکلی باید ببینید آیا واقعاً برای رسیدن به هدفتان قدمی برمیدارید؛ یا آن را در حد حرف گذاشتهاید؟ اصلاً امکان تلاشکردن برای آن وجود دارد؟!
بیشتر بخوانید:
3_ قابلاندازهگیری
هدف مالی شما باید بهصورت کمی یا بصری قابلمشاهده باشد تا ببینید
- چه مقدار از مسیر را طی کردهاید؟
- آیا در مسیر درست قرار دارید؟
- چقدر مانده به هدف برسید؟
بهعنوانمثال، اگر هدف شما خرید طلا و سرمایهگذاری است؛ میتوانید هر بار که یک قطعه طلای تازه میخرید
- تمام قطعات را بشمرید،
- قیمت لحظهای قطعات را حساب کنید،
- ببینید طبق جدول زمانیتان، در طی این زمان سود قابلتوجهی کسب کردهاید؟
- با درنظرگرفتن نوسانات بازار، حدوداً تا چه زمانی به هدف اصلی خود خواهید رسید؟
ضمن آن که برخی اپلیکیشنهای همراه بانک، امکان تنظیم باکسهای مخصوص پسانداز و تعیین هدف را فراهم کردهاند؛ به همین ترتیب، هر بار که پولی به آنها واریز کنید، نمودارهای گزارشهای مالی شما روند پیشرفتتان را نشان خواهند داد.
4_ چارچوب زمانی
تمام اهداف مالی باید یک بازه زمانی مشخص داشته باشند تا احساس اضطرار ناشی از آن، شما را مجبور به رعایت برخی اصول کند؛ بهعنوانمثال، اگر بخواهید تا چند ماه آینده وام بگیرید و یک تلفن همراه جدید بخرید، باید سقف حداقلی حساب بانکیتان را حفظ کنید. این خود مشوق شما برای پرهیز از خرجهای غیرضروری خواهد بود. بهطورکلی، اهداف به سه دسته کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند که در ادامه مقاله مفصلاً به هر کدام پرداختهایم.
5_ بررسی روند پیشرفت
بخشی که درمورد قابلاندازهگیری بودن هدف صحبت کردیم را بهخاطر دارید؟ اگر هدف قابلاندازهگیری و مشاهده باشد، شما میتوانید تمام مراحل مسیر رسیدن به آن را ثبت و ضبط کنید تا هر زمان که به مشکل خوردید، بفهمید
- چه شد که اشتباه کردید؟
- کجای راه را اشتباه رفتهاید؟
- چطور میتوانید حلش کنید؟
از طرفی، مفهومی تحت عنوان “بازخورد” وجود دارد که میتوانید به کمک آن و با بررسی روند پیشرفت، تمام عواملی که
- نقش مثبت یا منفی در رسیدن به هدف داشتند
- روند رسیدن به هدف را تسهیل و تسریع یا کند کردند
- مشوق یا مانع رسیدن به اهداف مالی شدهاند
را شناسایی کنید. با بررسی بازخورد و گزارشها،
- دید بهتری از مسیر و هدف پیدا خواهید کرد،
- موانع درونی و بیرونی رسیدن یا نرسیدن به هدف را شناسایی و پیشبینی کنید،
- عادات مثبت و منفی، نقاط قوت و ضعف و سبک بهخصوص خود در انجام کارها را شناسایی کنید
و در نهایت،عملکردتان را بهبود ببخشید.
6_ پاداش محور و مشوق تعهد
حتماً شنیدهاید که تنها علت تفاوت عملکرد دو نفر در شرایط مشابه، میزان علاقه و انگیزه آنها برای انجام کار و عطش برای رسیدن به هدف است. انگیزه، علاقه و عطش رسیدن به هدف اصلیترین مشوقهای تعهد هستند و به عبارتی، دلیلی برای تلاشکردن به شما میدهند. به همین علت، اهداف مالی شما باید بهگونهای تنظیم شوند که “پاداش محور“ باشند؛ یعنی با رسیدن به آنها
- نیازهایتان برطرف شوند،
- خواستههایتان محقق شوند،
- باری از روی دوشتان برداشته شود.
بهعنوانمثال:
- مدرسه کودکتان فضای مناسبی ندارد و او مدام از رفتار بد همکلاسیها و کادر مدرسه شاکی است.
- جابهجایی و اسبابکشی سالانه بسیار شما را آزار میدهد و استرس زیادی به خانوادهتان وارد میکند.
- با استفاده از وسایل حملونقل عمومی بهجای ماشین شخصی، محتمل ضررهای مالی و جانی شدهاید.
- تلفن همراهتان آنقدر قدیمی شده است که نمیتوانید برنامههایتان را آپدیت کنید و به مشکل خوردهاید.
یکی دیگر از مشوقهای تعهد، احساسات عمیق است. در تمام این موارد، شما در شرایط سختی قرار گرفتهاید که خارجشدن از آن، انگیزه مهمی برای ادامه تلاش خواهد بود؛ بنابراین، بهخاطر خانواده، کودک، آرامش خود و رفاه بیشتر، تحت هر شرایطی به هدفتان متعهد خواهید ماند.
بیشتر بخوانید:
7_ قابل تصور
قابلتصور بودن اهداف مالی، یعنی شما درک درستی از نتیجه تلاشها و زحماتتان داشته باشید؛ بهعبارتدیگر، باید بدانید دقیقاً قرار است چه چیزی به دست بیاورید و چه حسی داشته باشید. بهعنوانمثال، اگر خرید یک ماشین را بهعنوان هدف مالی انتخاب کردهاید، باید زمان بگذارید و تمام جزئیات را تصور کنید:
- بوی ماشین و وسایل نو
- سورپرایز کردن عزیزانتان
- جاهایی که قرار است با ماشین بروید
- لذت هنگام کندن پلاستیکهای ماشین
- عکسهایی که قرار است با ماشین بگیرید
- اکسسوریهایی که میخواهید برای ماشین بخرید
- موزیکهایی که میخواهید در ماشین پخش کنید
- احساسی که هنگام سوارشدن در ماشین و راندن آن برای اولینبار خواهید داشت
- وسایلی که قرار است در داشبورد و صندوقعقب بگذارید تا همیشه همراهتان باشند
اجازه دهید تمام این موارد، منبع الهام و انگیزه شما شوند؛ مخصوصاً در شرایطی که خسته میشوید و احساس میکنید تلاشهایتان به جایی نخواهند رسید.
نحوه اولویت بندی اهداف مالی
مانند هر هزینه مالی دیگری، اهداف مالی باید در برنامه بودجهبندی شخصی شما لحاظ شوند. تنها در این صورت است که میتوانید گامهای مشخصی برای رسیدن به آنها بردارید و درعینحال، فضای کافی برای سایر هزینهها باقی بگذارید. یک هدف مالی باید به صورتی باشد که شما بتوانید باتوجهبه درآمد، هزینههای ضروری، غیرضروری و غیره، برای آن برنامهریزی کنید و امورات روزانهتان مختل نشود.
1_ اهداف مالی کوتاهمدت
اهداف مالی کوتاهمدت به آن دسته از اهدافی گفته میشود که فرد میتواند باتوجهبه شرایط فعلی خود، در کمتر از 12 ماه به آنها دست پیدا کند. در اهداف مالی کوتاهمدت، باید پولتان را بهگونهای پسانداز کنید که
- ارزش خود را تا چند ماه آینده از دست ندهد (سرمایهگذاریهای کوچک و قطعی؛ مانند خرید طلا)
- در صورت نیاز، بتوانید سریعاً نقدش کنید.
رسیدن به اهداف کوتاهمدت بسیار آسانتر از دو نوع دیگر است؛ بنابراین، منجر به ایجاد حس مثبتی در شما خواهد شد که برخاسته از
- لذت دستیابی به خود هدف
- اثبات توانایی، صلاحیت و تعهد شما در رسیدن به هدف
خواهد بود. این مسئله، خود زمینهساز بهبود انگیزه و توانایی شما برای هدفگذاریهای طولانیمدتتر خواهد شد.
2_ اهداف مالی میانمدت
اهداف میانمدت آن دسته از اهداف مالی هستند که امیدواریم در بازه زمانی 1 تا 5 سال به آنها برسیم. این اهداف، نسخه گرانتر اهداف کوتاهمدت هستند و تنها تفاوتشان با آنها، زمان بیشتری است که برای پسانداز مبالغشان نیاز خواهیم داشت.
برخلاف اهداف کوتاهمدت، هنگام تعیین اهداف میانمدت، ابزار رسیدن به هدف را در اختیار نداریم. بهعنوانمثال، پول کافی برای خرید ماشین، ارائه پیشپرداخت یا حتی خرید قسطی برایمان فراهم نیست؛ اما باتوجهبه این که این هدف قابلدستیابی و منطقی است، میتوانیم از همین امروز شروع به پسانداز کنیم و در بازه زمانی مشخص به آن برسیم.
3_ اهداف مالی بلندمدت
اهداف مالی بلندمدت آن دسته اهدافی هستند که اصطلاحاً، اهداف دوراندیشانه خوانده میشوند؛ یعنی اهدافی منطقی، قابلدسترسی و دارای مزایای گستردهتر برای بهبود رفاه فرد. بهعنوانمثال، برخی اهداف بلندمدت بهطورکلی به شرح زیر هستند:
- پسانداز برای مهاجرت
- خرید یک خانه و ملک
- یک سفر پر بریزوبپاش طولانی
- بازنشسته کردن خود زودتر از موعد
- اعمال تغییرات اساسی روی خانه فعلی
- شروع کسبوکار یا برند شخصی خودتان
- پرداخت تمام قسطهای ماشین، خانه، لوازم الکترونیکی و غیره
بازه زمانی که برای این دسته از اهداف در نظر گرفته می شود، بیش از 10 سال است و مبلغ هدف بهمراتب قابلتوجهتر از اهداف کوتاهمدت یا میانمدت خواهد بود؛ بهعنوانمثال، خرید یک لباس مجلسی یا یک تلفن همراه جدید به ترتیب حداکثر 10 و 50 میلیون تومان هستند؛ اما مبلغ هدف برای خرید خانه یا شروع یک کسبوکار میلیاردی خواهد بود!
بیشتر بخوانید:
نمونه اهداف مالی
در این بخش، چند مثال از اهداف مالی را با هم بررسی میکنیم:
1_ اهداف کوتاهمدت
- بهتر است قبل از سال جدید، بدهیام را با برادرم صاف کنم.
- میخواهم تابستان (2 ماه دیگر) با 3 نفر از دوستانم به کیش سفر کنم.
- حسابکتاب کردهام و اگر یک ماه اضافهکاری کنم، میتوانم یک ساعت جدید برای خودم بخرم.
- باید برای اصلاح رفتارهای مالیام، از قانون ۵۰-۳۰-۲۰ استفاده کنم و کمی پسانداز داشته باشم.
- 2 هفته دیگر سررسید پرداخت خرید اعتباری دیجی کالا است و باید 2 تومن برایش کنار بگذارم.
- آن دوره آموزشی اول پاییز (3 ماه دیگر) تخفیف میخورد؛ از همین روزها برایش پسانداز خواهم کرد.
- 3 ماه دیگر جایی دعوتم و میخواهم به محض اینکه لباس ها حراج خوردند، یک پیراهن مجلسی بخرم.
2_ اهداف میانمدت
- قصد دارم تا حداقل دو سال آینده، بینیام را عمل کنم.
- میخواهم پولهایم را جمع کنم و بهعنوان شغل دوم، یک آنلاینشاپ بزنم.
- برای اینکه ارزش پولم کم نشود، باید در بازارهای مالی یا طلا سرمایهگذاری کنم.
- برای اینکه بتوانم تا سال آینده گوشی جدید بخرم، کافه رفتن را تا دو ماه ممنوع کردهام.
- میخواهم ملک خانوادگی قدیمی را سروسامان بدهم تا با اجارهدادنش به دانشجوها، کسب درآمد کنم.
- رابطه عاطفیام در حال جدی شدن است؛ بنابراین باید برای مراسم عقد و عروسی پول کنار بگذارم.
3_ اهداف بلندمدت
- میخواهم سرمایهگذاری کنم و با سود پولم، خانه بخرم.
- فشار کاری من بسیار زیاد است و دلم میخواهد بتوانم خودم را بازنشست کنم.
- دوست دارم تا قبل از سن 30 سالگی، حتما یک سفر کوتاه به مصر داشته باشم.
- میخواهم برای روز مبادا و خرجهای غیرقابلپیشبینی (عروسی، تولد، فوریتهای پزشکی، بلایای طبیعی و غیره)، پسانداز کنم.
کلام آخر
برای رسیدن به اهداف مالی، نیاز به برنامهای دارید که بتوانید به کمک آن بدون ایجاد اختلال در حساب و کتابهای مالی معمول، مبلغ مشخصی برای آن هدف کنار بگذارید. در طول مسیر، مسلماً زمانهایی وجود خواهد داشت که نمیتوانید مبلغی برای رسیدن به هدف کنار بگذارید یا بدتر؛ مجبور شوید به پسانداز خود دست بزنید. این مسئله هیچ ایرادی ندارد و نباید خود را بابتش سرزنش کنید؛ اما هر زمان که شرایط اینچنینی برایتان پیش آمد، نکاتی که در بخش “بررسی روند پیشرفت” بیان کردیم را مرور کنید.
منابع: